صهيونی ( سفيانی ):
از سال 1431 هجری قمری رژیم اشغال گر قدس با شناسایی شخصی خاص در سوریه بصورت پنهانی با او ارتباط و او رادر منطقه ای کاملا"سری تقویت و به تجهیزات پیشرفته و مدرن نظامی مسلح مينمايد و طی سالهای آتی بسيار نزديك او با كودتا در سوريه ...
وبعد از سوریه اردن را نیز با قتل عام بسیار تصرف و از آنجا بسمت عراق مجهز تر حر کت نموده و در مسیر خود دست به نابودی و کشتار میزند و بارسیدن به عراق که مقارن با ایام ظهور خواهد شد بسمت مکه مکرمه حرکت میکند اما بهیچ یک از مقاصد شوم خود نخواهد رسید و زمین او را بکام خود فرو میکشد
.'
'.
کودتای سفیانی در سوریه
صهيونی ( سفيانی ):
از سال 1431 هجری قمری رژیم اشغال گر قدس با شناسایی شخصی خاص در سوریه بصورت پنهانی با او ارتباط و او رادر منطقه ای کاملا"سری تقویت و به تجهیزات پیشرفته و مدرن نظامی مسلح مينمايد و طی سالهای آتی بسيار نزديك او با كودتا در سوريه ...
وبعد از سوریه اردن را نیز با قتل عام بسیار تصرف و از آنجا بسمت عراق مجهز تر حر کت نموده و در مسیر خود دست به نابودی و کشتار میزند و بارسیدن به عراق که مقارن با ایام ظهور خواهد شد بسمت مکه مکرمه حرکت میکند اما بهیچ یک از مقاصد شوم خود نخواهد رسید و زمین او را بکام خود فرو میکشد
خروج سفیانى در روایات
خروج سفیانى در روایات اسلامى كه به چند نمونه از آنها اشاره مىكنیم:
حمیرى با دو واسطه از امام رضاعلیه السلام روایت كرده كه فرمود: اِنَّ اَمْرِ القائمِ حَتمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ امرَ السُّفیانى حَتمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ لا یَكونُ قائمٌ اِلّا بِسفیانى؛ قیام قائم از سوى خدا حتمى است، خروج سفیانى نیز از سوى خدا حتمى است. بدون سفیانى هرگز قائمى نخواهد بود.(۳)
این حدیث را حمیرى(ابوالعباس، عبداللَّهبن جعفر حمیرى) كه از رجال برجسته شیعه در عهد غیبت صغرى بود، با دو واسطه از امام رضاعلیه السلام روایت كرده و در كتاب خود قرب الاسناد الى الرضا علیه السلام ثبت نموده است. این كتاب از حوادث روزگار جان به در برده و تا زمان ما باقى مانده است.
حمیرى از نظر علماى رجال در اوج وثاقت است.(۴) دو واسطه او نیز كاملاً مورد وثوق مىباشند،(۵) و در نتیجه روایت صحیحه است.
نام سفیانى عثمان و نام پدرش عنبسه مىباشد
شیخ صدوق با سلسله اسنادش از ابوحمزه ثمالى روایت كرده كه گفت: محضر امام صادقعلیه السلام عرض كردم كه پدر بزرگوارتان امام باقرعلیه السلام فرمود: اِنَّ خُروجَ السُّفیانى مِنَالاَمرِ الَمحتوم؛ بىگمان خروج سفیانى از امور حتمى است.
امام صادقعلیه السلام فرمود: آرى.(۶)
این حدیث را شیخ صدوق با پنج واسطه از امام باقرعلیه السلام روایت كرد و مهر تأیید امام ششم را نیز دریافت نموده است. وى به تعبیر نجاشى آبروى شیعه در عصر خود بود.(۷) به دعاى حضرت بقیةاللَّه - ارواحنافداه - متولد شده(۸) و به فرمان آن حضرت كتاب كمالالدین را تألیف كرده است.(۹) آن پنج واسطه كه در سند حدیث واقع شدهاند نیز همه مورد اعتماد و استناد هستند و علماى رجال بر وثاقت آنها تصریح نمودهاند.(۱۰) در نتیجه این حدیث نیز صحیحه مىباشد.
نعمانى با پنج واسطه از امام صادقعلیه السلام روایت كرده كه فرمود: اَلسُّفیانىُّ مِنَ الَمحتوم وَ خُروجهُ فی رجب؛ سفیانى از نشانههاى حتمى است و خروج وى در ماه رجب خواهد بود.(۱۱)
ابو زینب محمدبن ابراهیم نعمانى از شخصیتهاى برجسته قرن چهارم است، پیشتاز رجالیون او را به عنوان عظیمالقدر، شریفالمنزله، صحیحالعقیده و كثیرالحدیث ستوده است.(۱۲)
وى این حدیث را در كتاب گرانسنگ خود با پنج واسطه روایت كرده كه همه آنها به تصریح علماى رجال مورد وثوق مىباشند.(۱۳) در نتیجه این حدیث نیز صحیحه مىباشد.
در این سه حدیث (كه هر سه از نظر سند صحیح بود) خروج سفیانى از نشانههاى حتمى اعلام شده و در حدیث سوم آمده است كه خروج او در ماه رجب خواهد بود. یادآورى این نكته لازم است كه از جمعبندى احادیث مربوط به سفیانى استفاده مىشود كه سفیانى در ماه رجب خروج مىكند، حدود شش ماه مىجنگد، در اواخر محرم به قدرت مىرسد، و دقیقاً هشت ماه بعد حضرت بقیةاللَّه ظهور مىنماید. بدینترتیب منظور از رجب، رجبِ سال قبل از ظهور مىباشد، نه رجب سال ظهور.
نام سفیانى:
مشهور آن است كه نام سفیانى عثمان و نام پدرش عنبسه مىباشد.(۱۴) و در برخى منابع نام پدرش عُیَینه آمده،(۱۵) با توجه به اتحاد طریق به نظر مىرسد كه آن تصحیف شده عنبسه باشد.
اسامى دیگرى براى سفیانى نقل شده كه از آن جمله حرببن عنبسه،(۱۶) عنبسة بن مرة،(۱۷) عنبسة بن هند،(۱۸) عبداللَّه بن یزید،(۱۹) ابوعتبه، عروة بن محمد،(۲۰) و معاویة بن عتبه است.(۲۱) در حالیكه هیچ یك از اسامى یاد شده سند قابل اعتماد و استنادى ندارد. تنها عثمان بن عنبسه از شهرت بیشترى برخوردار است.
القاب سفیانى: مشهورترین لقب او سفیانى است. او را از آن جهت سفیانى مىنامند كه از تبار ابوسفیان است. از دیگر القابش صخرى منسوب به صخر پدر ابوسفیان است.(۲۲)
امیرمؤمنان در یكى از خطبههاى خود از آشوبگرى سخن گفته كه از او ضِلّیل(۲۳) به معناى بسیار گمراه(۲۴) تعبیر نموده، برخى از شارحان نهجالبلاغه آن را اشاره به سفیانى دانستهاند.(۲۵)
نسب سفیانى:
از بنىامیه در منطق وحى به عنوان «اَلشَّجَرةُ المَلْعونَة»؛ درخت ملعونه(۲۶) یاد شده و در احادیث فراوان تصریح شده كه منظور از شجره ملعونه بنىامیه مىباشد.(۲۷)
در احادیث فراوان تصریح شده كه سفیانى از تبار ابو سفیان،(۲۸) از بطن هندِ جگرخواره (اِبْنُ اكِلَةِالأكباد)،(۲۹) از سوى پدر از بنىامیه و از طرف مادر از قبیله كلب است.(۳۰)
امام صادقعلیه السلام به هنگام برشمردن كارنامه سیاه آل ابىسفیان فرمود: و سفیانى نیز با قائم پیكار مىكند.(۳۱)
امیرمؤمنان علیه السلام مىفرماید: با 70000 نفر به سوى عراق حركت مىكند. در كوفه، بصره و دیگر شهرها مىگردد، اركان اسلام را منهدم مىكند؛ دانشمندان را مىكشد، قرآنها را مىسوزاند، مساجد را ویران مىكند، محرمات را مباح كند
اما در مورد اینكه او از نسل كدامین فرزند ابوسفیان مىباشد، به اختلاف سخن رفته است:
1 - از تبار خالدبن یزیدبن ابىسفیان(۳۲)؛
2 - از نسل عتبةبن ابىسفیان(۳۳؛
3 - از تبار یزیدبن معاویةبن ابىسفیان(۳۴)؛
4 - از طرف پدر از نسل ابىسفیان و از طرف مادر از نسل یزیدبن معاویه.(۳۵)
پی نوشتها
۱شیخ صدوق، كمالالدین، ج 2، ص 650، ب 57، ج 7.
۲. اسامى آن پنج واسطه و منبعى كه بر توثیق آنها تأكید و تصریح نمودهاند:
محمدبن حسن بن احمد بن ولید، ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 383.
حسینبن حسن بن ابان، ر.ك: ابن داود، الرجال، ص 270.
حسینبن سعید بن حماد بن مهران، ر.ك: شیخ طوسى، الفهرست، ص 112.
محمدبن ابى عمیر، ر.ك: شیخ طوسى، الفهرست، ص 218.
عمربن حنظله، كه امامصادقعلیه السلام بر صداقت او تصریح فرموده است. ر.ك: كلینى، الكافى، ج 3، ص 275.
۳. حمیرى، قرب الاسناد، ص 373، ح 1329.
۴. شیخ طوسى، الفهرست، ص 167، رقم 439.
۵. این دو واسطه عبارتند از: احمدبن محمد بن عیسى اشعرى، براى وثاقت او: ر.ك: شیخ طوسى، الرجال، ص 366، و علىبن اسباط، براى وثاقت او: ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 252، رقم 663.
۶. شیخ صدوق، كمالالدین، ج 2، ص 652، ب 57، ح 14.
۷. نجاشى، الرجال، ص 389، رقم 1049.
۸. شیخ صدوق، كمالالدین، ج 2، ص 503، ب 45 ذیل ح 31.
۹. همان، ج 1، ص 3.
۱۰. این پنج واسطه عبارتند از:
محمدبن موسىبن متوكل، براى وثاقتش ر.ك: ابنداود، الرجال، ص 185؛ علامه حلى، الرجال، ص 149، رقم 58؛ سیدبن طاووس، فلاحالسائل، ص 158، فصل 19.
عبداللَّهبن حمیرى، براى وثاقتش ر.ك: شیخ طوسى، الفهرست، ص 167، رقم 439.
احمدبن محمدبن عیسى، براى وثاقتش ر.ك: شیخ طوسى، الرجال، ص 366.
حسنبن محبوب براى وثاقتش ر.ك: شیخ طوسى، الفهرست، ص 96، رقم 162.
ابوحمزه ثمالى، براى وثاقتش ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 115، رقم 296.
۱۱. نعمانى، الغیبة، ص 300، ب 18، ح 1 .
۱۲. نجاشى، الرجال،ص 383، رقم 1043.
۱۳. این پنج واسطه عبارتند از:
احمدبن محمدبن سعید، مشهور به: ابن عقده، براى وثاقتش ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 94، رقم 233.
محمدبن فضلبن ابراهیمبن قیسبن رمانه، براى وثاقتش ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 340، رقم 911.
حسنبن علىبن فضال، براى وثاقتش ر.ك: شیخ طوسى، الفهرست، ص 97، رقم 164.
ابواسحاق، ثعلبةبن میمون، براى وثاقتش ر.ك: شیخطوسى، اختیار معرفةرجال، ص 412، رقم 776.
عیسىبن اعین، براى وثاقتش ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 296، رقم 803.
۱۴. شیخ صدوق، كمالالدین، ج 2، ص 651؛ راوندى، الخرائج والجرائح، ج 3، ص 1150؛ نیلى، منتخب الأنوار المضیئة، ص 28؛ علامه مجلسى، بحارالأنوار، ج 52، ص 205.
۱۵. طبرسى، اعلام الورى، ج 2، ص 282؛ شیخ حرعاملى، اثبات الهداة، ج 3، ص 721.
۱۶. سلمى، عقدالدرر، ص 91.
۱۷. سید ابن طاووس، التشریف بالمنن، ص 296، ح 417.
۱۸. ابن منادى، الملاحم، ص 77.
۱۹. نعیم بن حماد، الفتن، ص 221، ب 29، ح 814.
۲۰. مقدسى، فرائد فوائد الفكر، ص 305.
۲۱. سفارینى، لوائح الانوار البهیة، ج 2، ص 75.
۲۲. نعیم بن حماد، الفتن، ص 276؛ سیوطى، الحاوى للفتاوى، ج 2، ص 70.
۲۳. سید رضى، نهجالبلاغه، خطبه 101.
۲۴. ابنمنظور، لسانالعرب، ج 8، ص 81.
۲۵. بحرانى، شرح نهجالبلاغه، ج 3، ص 11.
۲۶. سوره اسراء (17)، آیه 60.
۲۷. قرطبى، الجامع الأحكامالقرآن، ج 10، ص 283؛ بحرانى، البرهان، ج 6، ص 107 - 104.
۲۸. شیخ صدوق، كمالالدین، ج 2، ص 651؛ طبرسى، اعلام الورى، ج 2، ص 282؛ راوندى، الخرائج والجرائح، ج 3، ص 1150؛ شیخ حرعاملى، اثبات الهداة، ج 3، ص 721.
۲۹. نعمانى، الغیبة، ص 306؛ شیخ طوسى، الغیبة، ص 461؛ علامهمجلسى، بحارالأنوار، ج 52، ص 216؛ سلمى، عقدالدرر، ص 54؛ مقدسى، فرائد الفوائدالفكر، ص 299.
۳۰. سیدابن طاووس، التشریف بالمنن، ص 296، ب 79.
۳۱. شیخ صدوق، معانىالأخبار، ص 346.
۳۲. متقى هندى، البرهان، ص 113؛ همو، كنزالعمال، ج 11، ص 284؛ سلمى، عقدالدرر، ص 72؛ سفارینى، لوائح الانوارالبهیه، ج 2، ص 75.
۳۳. شیخ طوسى، الغیبة، ص 444؛ شیخ حر، اثبات الهداة، ج 3، ص 727.
۳۴. مقدسى، البدء والتاریخ، ج 2، ص 177.
۳۵. عبدالامیر، الاسرار فیما كنّى وعرف به الاشرار، ج 4، ص 288.
:: موضوعات مرتبط:
يامهدي بيا ,
آخر الزمان ,
,
:: برچسبها:
کودتای سفیانی در سوریه ,
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4